اول از همه اینو گوش بده :) 

جهت گوش دادن

کلیک کنید

دیشب با این آهنگ تک تک خاطره هایی رو که توی عکس های آلبوم بچگی هام جا مونده بودن مرور می کردم

آدمایی که بودن تو عکسا و الان دیگه نیستن میشد به راحتی با دیدن عکسا عطرشون رو حس کرد.

همین طور که  ورق می زدم و جلوتر می رفتم بیشتر به عقب برمیگشتم خوب نگاهشون میکردم تا از دوباره جای خاطره های بد تو ذهنم رو بگیرن. تا یادم بمونه واقعا کی بودم 

میدونی یکی از عکسا منو یاد یه خاطره ای انداخت.

یادمه بچه که بودم   کلی آرزو تو سرم داشتم  شبا خواب رو ازم میگرفتن یه روز وقتی به مامانم راجب آرزوهام گفتم گفت که میدونستی که  اگه به قاصدک ها آرزوهات رو بگی به گوش خدا می رسوننش؟

از اون موقع به بعد هر قاصدکی رو که میدیدم در گوشش ارزوهام رو میگفتم وقتی رهاش میکردم دنبالش می دویدم و هی فوتش میکردم تا نیفته زمین تا برسه به اسمونا و دست خدا :)

یادمه وقتی به مسافرت رفتیم کلی دوست پیدا کردم باهم یه گروه تشکیل دادیم و یه قاصدک پیدا کردیم در گوشش یه آرزو کردم و به آسمون ها سپردمش همه شروع کردن دویدن دنبال اون قاصدکه همه فوتش میکردیم تا به آسمونا برسه نیاد رو زمین اونقدر دویدیم و بارها زمین خوردیم اما سریع پاشدیم و بیشتر از قبل سعیمون رو کردیم اما اون قاصدک افتاد تو مرداب.

همه خسته بودیمو زخمی دیگه نای پیدا کردن یه قاصدک دیگه رو نداشتیم.اما میدونی من خسته نشدم.روزای دیگه بازم تلاشم رو کردم اینقدر دنبال قاصدک ها میگشتم و فوتشون میکردم تا برسن پیش خدا و بهش بگن آرزومو اما از اون روز به بعد یه فرقی داشتم ارزوهامو فراموش کردم فقط یه هدف داشتم اینکه قاصدکه نیفته زمین یه جورایی گویای احوال الان من و خیلی هاستمی دویم می جنگیم تا به هدفامون برسیم جوری که بعضی وقتا اونقدر خودمون رو اذیت و فراموش میکنیم و نه تنها هدف بلکه خودمون رو هم یادمون میره میدونی الان بعد از گذشت سال ها هر قاصدکی رو که میبینم  زانوهام درد میگیره درد همون زخم های افتادن های روی زمین اما فوتش میکنم تا بره به اسمون ها خدا میدونه چه کسایی به امید براورده شدن ارزوهاشون اون ها رو رها کردن :)

 

 

 

 

 

 

 

 


مشخصات

آخرین جستجو ها